به سایت وزارت امور خارجه آلمان خوش آمدید
قانون اساسی آلمان امسال هفتاد ساله می شود
چرا آلمان یک کشور جهان دوست، آزاد اندیش و متأثر از تکثر سبکهای مختلف زندگی میباشد؟ زیرا از یک قانون اساسی برخوردار است که فصل اول آن به آزادی بشر اختصاص یافته که حقوق اساسی و آزادیهای اساسیِ تقریباً بی شماری را برای انسان ها تضمین میکند.
تاریخچه قانون اساسی در آلمان
گروند گِزِتس (Grundgesetz) – نام قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان – در تاریخ 08 می 1949 (برابر با 18 اردیبهشت 1328) توسط شورای پارلمانی در بن تصویب گردید که اعضای آن توسط مجالس ایالات مشارکت کننده انتخاب شده بودند.
این قانون اساسی تشکیل شده است از یک مقدمه، حقوق اساسی و یک بخش ساختاری. در قانون اساسی، نظام سیاسی و اصول اساسی تعیین شده اند. قانون اساسی عالی ترین سند حقوقی و فرای تمام قوانین دیگر آلمان می باشد.
حقوق اساسی و آزادی های اساسی
نظر به اینکه در ایران بارها ترجمه این بخش از قانون اساسی در ارتباط با حقوق اساسی از ما درخواست شده بود، ترجمه آن را در اینجا قرار دادهایم. و در ادامه جنبه هایی از کرامت انسانی، برابری انسان ها در برابر قانون و نیز آزادی بیان و مطبوعات در قانون اساسی.
کرامت انسانی
"کرامت انسان مصون از هرگونه تعرض است. رعایت و حفاظت از آن، وظیفه تمام قوای نظام میباشد." این مسئولیت به روشنی در ماده 1 قانون اساسی تکلیف شده است و آلمان در آن خود را مکلف به "حقوق قطعی و تعرضناپذیر بشر" به عنوان "پایه و اساس هر جامعه بشری، صلح و عدالت در جهان" میداند.
کرامت انسان و حقوق بشر، نقشی اساسی در سیاست خارجی و امور بین الملل دارد، زیرا در بسیاری مواقع، نقض سیستماتیک حقوق بشر مرحله اول مناقشات و بحرانها میباشد. آلمان به طور مشترک با شرکایش در اتحادیه اروپا و با همکاری سازمان ملل در راستای حفظ و توسعه استانداردهای حقوق بشری در سراسر جهان تلاش میکند.
خدا و انسانها
آیا میدانستید که در همان مقدمه قانون اساسی آلمان از "مسئولیت" آلمان ها "در برابر خدا و انسانها" صحبت شده است، و با این وجود، یا شاید دقیقاً به همین دلیل، در آلمان آزادی دینی برقرار است؟ این آزادی از طریق ماده 4 قانون اساسی تضمین شده است: "آزادی اندیشه، آزادی عقیده و آزادی دینی و جهانبینی مصون از هرگونه تعرض میباشد. بجاآوردنِ بدون مزاحمت مناسک دینی تضمین میگردد."
تکثرگرایی و سکولاریزاسیون رو به افزایش از مشخصههای فضای دینی آلمان میباشد: 55 درصد جمعیت آلمان اعتقاد خود به یکی از دو مذهب بزرگ مسیحی را ابراز داشته اند. حدود 36 درصد جمعیت عضو هیچ مذهبی نمیباشند.
از طریق مهاجرت، اهمیت اسلام در فضای دینی رو به افزایش است. تعداد مسلمانان ساکن آلمان که ریشه آنها به 50 کشور مختلف بر میگردد، حدود 4 الی 5 میلیون نفر تخمین زده میشود، البته بررسی و تحقیق متمرکزی در این زمینه صورت نمیگیرد.
زندگی یهودیان در آلمان که پس از هولوکاست کاملاً نابود شده بود، پس از پایان مناقشات شرق و غرب و از طریق مهاجرین ورودی از شوروی سابق احیاء شد. امروزه در آلمان حدود دویست هزار یهودی زندگی میکنند. حدود صد هزار نفر از آنها در 105 انجمن یهودی سازمان یافتهاند که نمایانگر طیف دینی گستردهای میباشند و توسط شورای مرکزی یهودیان آلمان که در سال 1950 تأسیس شده است، نمایندگی میشوند.
آلمان دارای کلیسای رسمی حکومتی نمیباشد. اساس رابطه حکومت و دین، آزادی دینی، جدایی حکومت و کلیسا (دین) به معنی بیطرفی حکومت از منظر جهان بینی و خودمختاری جوامع دینی میباشد که در قانون اساسی تضمین شدهاند. حکومت و جوامع دینی همکاری مشارکتی دارند.
برابری انسانها در برابر قانون
در آلمان "تمام انسانها در برابر قانون برابر هستند. مردان و زنان دارای حقوق برابر میباشند. حکومت از اجرای عملی برابری حقوق زنان و مردان حمایت نموده و در راه حذف نقایص موجود تلاش میکند. هیچ کس به دلیل جنسیت، اصالت، نژاد، زبان، وطن و زادگاه، اعتقاد، عقاید دینی و سیاسی خود نباید مورد تبعیض یا ترجیح قرار گیرد." به تمام این موارد در ماده 3 قانون اساسی پرداخته شده است.
آزادی مطبوعات و آزادی بیان
در آلمان هر کسی میتواند هرچه می خواهد بنویسد و بگوید – مادامی که به حقوق اساسی انسانهای دیگر تعرض نکند. در آلمان آزادی مطبوعات و آزادی بیان شامل تمام انسانها میشود. این آزادیها از طریق ماده 5 قانون اساسی مورد محافظت قرار گرفتهاند. صاحب روزنامه ها و شبکههای رادیویی و تلویزیونی نه دولت میباشد و نه احزاب مختلف، بلکه یا سازمانی خصوصی میباشند و یا عمومی. و بدیهی است که سانسوری وجود ندارد که تعیین کند، چه میتوان گفت و چه میتوان اندیشید.